MATNE MOREDE NAZAR خداوند...

اهل شب

خداوند...

سلام... امروز صدای قلب کوچکم مرا به نوشتن وادار کرد...

 

خدایا این چه دلتنگی غریبانه ایست که مرا به ان سو واین سو میکشاند تا نشانی یابم و ارام گیرم؟!

با تو سخن گویم ارام ارام تو را احساس کنم....

خدای خوبم من تسلیم خواستت میشوم...

اما با من باش این لحظه ها تا پناهم به کسی جز تو نباشد ای پناه دهنده ی بی منت.

رزاق...رحمان..تواب..سمیع...علیم...

تویی که هستی نزدیکتر از من به من...میخواهم احساست کنم با تمام وجودم.

خدایا سنگینی این غم را برایم سبکتر کن...تا توانی برای کشیدنش داشته باشم.

اسما تو را میخوانم بلند بلند تا به من نیرو بخشی...تا بلند شوم و با تو به سخنی از دلتنگی بنشینم.

 

خدایا تو قرارم باش....یارم باش.
جهان تاریکی محض است...می ترسم...
کنارم باش...مبادا نگاه از من برکنی و مرا به اغوش این تنهایی بسپاری.
کنارم باش ای خدایی که همیشه و هرجا عاشقانه به حرفهایم گوش میدهی بی انکه خسته و کسل شوی...حتی با حرفها و دردودل های تکراریم با تو...

 

به خدا ایمان دارم حتی اگر سکوت کرده باشد

 

 

 

خدا تو که فقط خدای بعضیا نیستی که خدای منم هستی...خدای خلوتهام..خدای تنهایی

 هام..خدای شاهد روزای سختم...

معصومه خدا همیشه کنارته حتی از خودت به خودت نزدیکتر...همه ی حرفاتو میشنوه...همه

 ی لحظه هاتو می بینه.اون از تو دور نمیشه...تنهاتم نمی ذاره...هر لحظه دستتو

 گرفته...هواتو داره..باورش کن.

اون خدای مهربونی که تو شرایط سختت تنهات نذاشته...میخواد ببینه چقدر بهش اعتماد

 میکنی..به تقدیرش..به حکمت خواسته اش...

بهش اعتماد کن..نذار امیدت کمرنگ شه...

خدا جونم خودت میبینی که چقدر این روزا دلتنگیم بیشتر و بیشتر شده..خودت شاهد گریه

 های زیر پتوم هستی...خدا کمکم کن...کمکم کن از زخمی که خوردم رها شم....قرارم باش.

تو باش..دل معصومم اروم باش...ارومه اروم...

محکم باش...نذار دلتنگی و تنهات گذاشتنای یکی زمینت بزنه...

دستتو بده به خدا...خدا رو که دارم..اون که تنهام نذاشته.

 

 


[ جمعهبرچسب:خداوند :ای نزدیکتر از ,,,, ] [ 4 بعد از ظهر ] [ sadegh ] [ ]